ازدیاد گردو
گردو از طریق جنسی (بذر) و یا به روش غیرجنسی ازدیاد میشود. پایههای بذری بسیار متغیر بوده و میوههایی با کیفیت پایین تولید میکنند و متوسط درصد پوست آنها 30 تا 35 درصد است در حالی که در ارقام خوب تجارتی، متوسط درصد پوست 50 تا 60 درصد است. میوههایی که بر روی پایههای بذری تولید میشوند استاندارد نبوده و ارزش صادراتی ندارند. به علت نیاز به ازدیاد غیرجنسی گردو روشهای مختلفی در این مورد، بررسی شده است ولی به دلیل عدم وجود یک روش ازدیادی مناسب که درصد موفقیت بالایی داشته باشد و به علت تلفات زیاد ناشی از انتقال پیوند این روشها فعلاً عملی نیستند.
ازدیاد به وسیله بذر
نهالهای گردوی بذری نیز معمولاً به عنوان پایه مورد استفاده قرار میگیرند و برای این منظور میوههای نامطلوب و پوست سخت کاشته میشوند. گرچه بذر گردو تحت برخی شرایط بدون استراتیفیه کردن جوانه میزند ولی برای جوانه زنی و رشد خوب استراتیفیه کردن لازم است. برای استراتیفیه کردن، میوههای خیس شده را داخل جعبه و در محیط مناسب مثل ورمیکولایت، پیت ماس یا ماسه بادی به صورت لایههای متناوب چیده و به مدت دو یا سه ماه در معرض سرما ( 3 تا 5 درجه سانتیگراد) قرار میدهند. در طی این مدت میوهها باید مرطوب نگهداشته شده و به اندازه کافی تهویه شوند. اگر مقدار میوه کمتر باشد، میتوان از یخچال به عنوان محیط مناسب برای استراتیفیه استفاده کرد ولی برای مقدار بیشتر در قسمتی از باغ، میوهها را به صورت لایههای متناوب داخل ماسه بادی نگه میدارند.
در صورتی که احتمال وجود جوندگان وجود نداشته باشد بذر گردو را میتوان به طور مستقیم نیز در باغ کاشت، در این حالت خاک باید مرطوب باشد و از خشک شدن یا خیس شدن آن جلوگیری کرد. عوامل متعددی از جمله نوع و اندازه میوه، موقعیت بذر، عمق کاشت، حرارت و رطوبت خاک و تیمار بذر در جوانه زنی بذور تاثیر دارند. اگر میوههای بزرگ گردو در عمق 7 سانتیمتر خاک به حالت عمودی قرار گیرند از جوانه زنی و رشد بهتری برخوردار میشوند. بذور گردو در فصل بهار کاشته میشوند. فاصله بین بذرها و فاصله ردیفهای کاشت به مدت زمانی که نهالها در خزانه باقی خواهند ماند بستگی دارد. اگر مدت نگهداری نهالها در خزانه دو سال یا بیشتر باشد، فاصله ردیفهای کاشت یک متر و فاصله بین نهالها 30 سانتیمتر در نظر گرفته میشود. در مناطقی که طی فصل تابستان بارندگی صورت نمیگیرد استفاده از مالچ موجب حفظ رطوبت و کنترل علفهای هرز شده، سرعت جوانه زنی و رشد نهالها افزایش مییابد.
برای تأمین حداکثر رشد نهالها آبیاری مکرر و مبارزه با علفهای هرز ضروری است. به منظور مراقبت از نهالهای پیوندی، یک سال قبل از انتقال نهالها به محل اصلی باید ریشههای سطحی آنها در عمق 20 تا 25 سانتیمتری سطح خاک بریده شود. به طور کلی میتوان گفت ازدیاد گردو به صورت زیر انجام میگیرد.
تولید پایه بذری
آماده سازی بذر برای کاشت
بایستی بذرها را از درختانی که سالم، دارای قدرت رشد خوب و ترجیحاً زود بارده باشند، انتخاب نمود. سوراخ قاعده پوست چوبی دانهها باید تا حد امکان بستهتر باشد. درصد مغز (نسبت مغز به پوست) باید بالای 50 درصد باشد. ضخامت پوسته چوبی باید متوسط تا ضخیم باشد. مغز گردو باید به رنگ کرم روشن، فاقد فرورفتگیهای فراوان و دارای طعم و مزه خوب باشد و به آسانی از پوسته چوبی و دیوارههای داخلی جدا شود (اصطلاحاً سوزنی نباشد). بذرهای گردو برای جوانه زنی نیازمند سپری کردن یک دوره سرمایی میباشند که این نیاز سرمایی با قرارگیری آنها به مدت 8-6 هفته در دمای حدود 5 درجه (دمای یخچال) در شرایط مطلوب برطرف میشود. در طول این دوره باید از خشک شدن بذرها جلوگیری شود و هوای کافی به بذرها برسد. پس از این عملیات بذرها آماده کاشت میباشند.
کاشت بذر در خزانه
معمولاً بذرهای گردو را در عمق 10 سانتیمتری و با فاصله 10 تا 20 سانتیمتر از یکدیگر در کنار جویهایی به پهنا و ارتفاع حدود 20 سانتیمتر و پشتههایی به پهنای 80 سانتیمتر میکارند. برخی از خزانهدارها روی هر پشته دو ردیف بذر میکارند. قبل از کاشت بذر باید زمین را آبیاری کرد و چند روز به حال خود گذاشت تا رطوبت آن به حد تعادل برسد و به اصطلاح گاورو شود. بذرها را باید در محدوده خط داغ آب (یعنی با فاصله حدود 15 سانتیمتر از کنار جوی) بر روی پشتهها کاشت. اگر رطوبت خاک خیلی زیاد باشد، دانههای گردو پوسیده و فاسد میشوند و اگر رطوبت آن خیلی کم باشد، رویش دانه به تأخیر میافتد، بهترین حالت قرارگیری بذر در زمین حالتی است که دانه گردو به پهلو بر روی زمین قرار داده شود.
در این حالت درصد جوانه زنی بذرهای گردو افزایش مییابد. معمولاً در یک هکتار خزانه میتوان حدود 100 هزار اصله نهال تولید کرد که 50 تا 60 هزار از آنها قابل کاشت در زمین اصلی هستند. به طور معمول بلندی نهالهای یکساله در خزانه 50 تا 70 سانتیمتر است و در دوسالگی بلندی نهالها به 90 تا 120 سانتیمتر میرسد.
پیوند پایههای بذری گردو
به طور کلی روش پیوند بهترین راه تکثیر غیرجنسی در گردو میباشد. سایر روشهای تکثیر رویشی مثل قلمه، خوابانیدن و ریزازدیادی یا به سختی جواب میدهند و یا به صورت تجارتی متداول نشده است.
گرده افشانی
گرده افشانی گردو توسط باد بوده که در زمان دم گربهای شدن شاتونها انجام میشود. شاخص پذیرا بودن کلاله گل ماده، میزان باز شدن دو بال یا دو شاخه پر مانند آن بوده و اوج پذیرش کلاله در زمانی است که زاویه این دو بال 45 درجه باشد که این دوره حدود 7 روز میباشد. هوای سرد و مرطوب دوره پذیرش کلاله را افزایش داده و هوای گرم و خشک آن را کاهش میدهد. 3-2 هفته پس از پذیرش دانه گرده، کلاله شروع به قهوهای شدن میکند.
یکی از مشکلات گردو در زمان گرده افشانی عارضه ریزش و سقط گلهای ماده بوده که عوامل مختلفی میتوانند باعث این عارضه شوند. این عوامل عبارتند از:
1- ژنتیک: رقم آمریکایی سر (Serr) به این پدیده خیلی حساس میباشد.
2- شرایط محیطی: دمای قبل از گلدهی (مرحله مورفوژنز) و رطوبت در این پدیده موثر میباشند.
3- میزان رهاسازی دانه گرده در سطح کلاله: رابطه رگرسیونی مثبت بین افزایش دانه گرده روی سطح کلاله و میزان ریزش گلهای ماده وجود دارد. حجم زیاد گرده سبب اختلالاتی در رشد و بقای مادگی میشود. میزان مناسب دانه گرده روی کلاله 300 عدد بوده و بیش از این باعث این عارضه خواهد شد.
درختان گردو خودبارور و دگربارور هستند و در اکثر ارقام رسیدن گردهها و آمادگی کلاله همزمان است، بنابراین در گرده افشانی گردو مشکلی ایجاد نمیشود شرایط آب و هوایی نامساعد مثل باران، برف، تگرگ و یخبندان در طی مدت گلدهی در بهار موجب کاهش محصول گردو میشود. عدم تشکیل میوه خوب با وجود سالم بودن درخت و خوب بودن آب و هوا ممکن است به دلیل کافی نبودن گرده افشانی باشد. گرده افشانی مصنوعی در گردو آسان بوده و موجب افزایش عملکرد میشود، میتوان شاتونهای نر را جمع آوری کرد و به مدت دو یا سه هفته در دسیکاتور در صفر درجه سانتیگراد و یا داخل یخچال و در رطوبت پایین نگهداری کرد.
این گردهها را میتوان برای گرده افشانی همان رقم یا ارقام دیگر در همان محل یا محلهای دیگر به کار برد. هنگامی که کلاله پذیرا شد هر 10 عدد شاتون را در یک پارچه کوچک قرار داده و در قسمت بالای درختها آویزان میکنند و آن را 2 تا 3 بار در روز با یک چوب تکان میدهند. همچنین میتوان برای بهبود گرده افشانی چند شاخه را با رقم گرده افشان پیوند کرد. اولین دانههای گرده آزاد شده گردو ظرفیت جوانه زتی بیشتری دارند. دانههای گرده ذخیره شده در شرایط طبیعی، قوه نامیه خود را در مدت 2 تا 3 روز از دست میدهند. در برخی موارد دانههای گرده جمع آوری شده در معرض تابش خورشید و در دمای 25 تا 30 درجه سانتیگراد قوه نامیه خود را در مدت 1 تا 3 ساعت از دست میدهند. معمولاً دانههای گرده در مدت 1 تا 3 روز بعد از گرده افشانی روی کلاله جوانه میزنند.
بارندگی
در صورتی که میزان بارندگی سالیانه حدود 800 میلیمتر باشد میتوان درخت گردو را با موفقیت کاشت ولی در مناطق خشکتر، آبیاری تکمیلی نیز ضروری است. بارندگی و رطوبت در اواخر فصل بهار و در تابستان موجب افزایش شیوع بیماری بلایت گردو میشود ولی ارقامی که برگهای آنها دیرتر ظاهر میشود، معمولاً از آلودگی مصون میمانند. در شرایط آب و هوای بسیار خشک احتمال دارد که درختان رشد مطلوبی داشنه باشند ولی میوهها به خوبی پر نمیشوند. درختان گردو نسبت به شرایط نامطلوب سازگار هستند. مشاهده شده است که در شرایط نامساعد محیطی، پرورش درختان گردو به صورت درختچه از نظر سازگاری مناسب بوده است.
سازگاری پایه های گردو
تهویه خاک نهال گردو
بالا بودن سطح آب زیرزمینی موجب میشود تهویه خاک به طور کامل صورت نگیرد و این موجب صدمه دیدن درخت گردو میشود. خسارت ناشی از حالت غرقابی بر روی ریشههای درختان بذری جوان متفاوت است به این ترتیب که میزان خسارت در پایه J.regia زیاد، در پایه J.hindsii متوسط و در پایه پارادوکس کم بوده است. در یک آزمایش مشاهده شده است که پایه گردوی سیاه نسبت به پایههای گردوی ایرانی و گردوی سیبولدیانا نسبت به حالت غرقابی خاک مقاومت بیشتری نشان میدهد.
گاهی در تابستان چند روز بعد از آبیاری به روش غرقابی، برگها خشک شده و درختان به طور ناگهانی پژمرده میشوند این پدی ده را آپوپلکسی (Apoplexy) مینامند و هیچ گونه عامل بیماریزایی در آن دخالت ندارند. تصور میشود دمای بیش از حد خاک، توقف رشد ریشه در اثر رطوبت ناکافی و غرقاب شدن ناحیه ریشه از عوامل موثر در بروز پدیده آپوپلکسی (فلج گیاهی) باشد. ریشههای پارادوکس نسبت به این عارضه بسیار مقاوم هستند.
عکس العمل نهال گردو به شوری خاک
غلظت بیش از حد نمک در آب و یا خاک به درختان گردو آسیب میزند. پایههای مقاوم تا حساس گردو نسبت به نمک به ترتیب عبارتند از: J.hindsii ، J.paradox ، J.regia ، J.nigra ظرفیت پایههای مختلف گردو در رابطه با جذب و انتقال نمکها، در کالیفرنیا مورد آزمایش قرار گرفته است.
واکنش خاک در گردو
معمولاً وقتی که اسیدیته خاک زیاد است، زردی (کلروز) بروز میکند. در چنین شرایطی به علت وجود مقدار زیاد کربنات کلسیم در خاک، کمبود آهن و منگنز مشاهده میشود. پایه پارادوکس حساسیت کمتری به زردی دارد، به علاوه زردی بر روی پایههای J.microcarpa و J.major دیده نمیشود.
میزان مقاومت به سرما نهال گردو
در آب و هوای خیلی سرد، سازگار بودن پایهها به سرمای شدید، برای بقای درخت ضروری است. مقاومت پایههای گردو نسبت به سرما از مقاوم تا حساس درجه بندی شده است که به ترتیب شامل J.mandshurica ، J.cinerea ، J.nigra ، J.regia میباشد.
عادت گلدهی
گیاهان خانواده Juglandaceae (گردو، پکان و هیکوری) عادت گلدهی مشابه دارند. گردو یک پایه بوده و گلهای نر و ماده آن جدا از هم و در روی یک درخت تشکیل میشوند. گلهای نر به صورت جانبی روی شاخههای فصل قبل (یکساله) و به صورت شاتون و گلهای ماده به صورت انتهایی روی شاخههای فصل جاری (سال جاری) ظاهر میشوند، البته در برخی از ارقام آن مانند رقم پاین (Payne) گلهای ماده به صورت جانبی میباشد. تعداد گل در یک جوانه گل ماده گردو اغلب 2 و گاهی مواقع 5-4 عدد میباشد. گلانگیزی گلهای نر در اردیبهشت ماه سال قبل و گلهای ماده در بهمن تا فروردین انجام میگیرد. گردوی خوشهای وجود نداشته و گردوی خوشهای که در ایران به اشتباه گفته میشود منظور چند جوانه گل ماده نزدیک به هم میباشد.
همان طور که گفته شد تشکیل گل ماده در گردو به صورت انتهایی و جانبی میباشد. از خصوصیات گردوهای دارای گل ماده انتهایی میتوان به میوهدهی کمتر، دیر باردهی (10-6 سال) دارای عمر تجاری طولانی (200-100 سال) و نیاز کم به هرس باردهی اشاره کرد. خصوصیات مهم گردوهای دارای گل ماده جانبی شامل میوهدهی بیشتر، اندازه میوه کوچکتر، زود باردهی (4-2 سال) عمر تجاری کوتاهتر (حدود 30 سال) و نیاز زیاد به هرس باردهی میباشد.
گردو دارای دیکوگامی بوده و بیشتر ارقام آن پروتاندر (آزاد شدن گردهها قبل از پذیرا شدن کلاله) میباشند، برخی از ارقام آن هموگام بوده و گل نر و ماده در آنها همزمان میرسند. ارقام گردو خودسازگار بوده ولی به علت وجود پدیده دیکوگامی نیاز به درختان گردهزا دارند. گردوی ایرانی میتواند توسط سایر گونههای گردو تلقیح شود. ناهمرسی گل نر و ماده مرتبط با سن درخت و درجه حرارت محیط نیز میباشد. هرچه درختان جوانتر باشند، دیکوگامی شدیدتر بوده ولی درختان در سنین پیری به حالت هموگامی نزدیکتر میشوند، زیرا تاج آنها بزرگتر و تعداد گلهای آنها بیشتر میباشد.
درجه حرارت روی باز شدن گلهای نر بیشتر تأثیر گذاشته و سبب زودتر باز شدن آنها میگردد، در حالی که روی باز شدن گلهای ماده اثر چندانی ندارد. در ارقام پروتاندر هوای گرم در زمان گلدهی باعث زودتر باز شدن گلهای نر شده و دیکوگامی را تشدید کرده و مشکل گرده افشانی را بیشتر میکند، ولی در ارقام پروتوژن (رسیدن کلاله قبل از آزاد شدن گردهها) گرمای هوا باعث نزدیک شدن زمان شکوفایی گلهای نر و ماده شده و باعث کاهش دیکوگامی میگردد. در مناطق ساحلی و کم ارتفاع، درختان تمایل به پروتاندری دارند.
آب و هوا
گردوی ایرانی محصول مناطق معتدله گرم بوده و برای رشد به یک فصل رشد طولانی و نسبتاً گرم نیاز دارد و در طول تابستان و زمستان به گرما و سرمای بیش از حد حساس میباشد. در طی خواب زمستانی، گردو میتواند سرمای (11-) درجه سانتیگراد را بدون خسارت جدی تحمل کند ولی پس از شروع رشد، سرمای 2- تا 3- درجه سانتیگراد موجب از بین رفتن برگها، شاخهها و گلها شده و در نتیجه محصول کاهش مییابد. اغلب سرماهای دیررس بهاره به شاخههای تازه تشکیل شده و گلهای آن و سرمای زودرس پاییزه به شاخههای آن خسارت وارد میکنند. مقاوت ارقام مختلف گردو نسبت به سرما متفاوت است.
رقم ائورکا (Eureka) نسبت به سرما خیلی حساس است. گردوی سیاه شرقی نسبت به گردوی ایرانی به سرما مقاومتر میباشد. برای پر شدن مغز گردو و افزایش چربی آن، دمای 33-27 درجه سانتیگراد در طول چند هفته قبل از برداشت ضروری میباشد، اما اگر گردو در تابستان در معرض دمای 40-35 درجه سانتیگراد (به طور متوسط 38 درجه سانتیگراد) و رطوبت کم قرار بگیرد، پوست سبز آن دچار آفتاب سوختگی شده و مغز آن سیاه و چروکیده میشود و گاهی مواقع میوهها پوک میشوند. در رطوبت نسبی کم و دمای بالاتر از 40 درجه سانتیگراد به گردو خسارت جدی وارد میشود.
دمای پایین تابستان نیز مناسب نیست زیرا موجب میشود میوهها به اندازه کافی پر نشوند. هوای خنک در طی فصل رشد، برداشت محصول را به تأخیر انداخته و در نتیجه باغداران متضرر میشوند. بنابراین هوای خنک و فصل رشد کوتاه از عوامل محدود کننده پرورش گردو هستند. گردو نیز مانند سایر میوههای مناطق معتدله، در زمستان به مقدار سرمای معینی نیاز دارد تا خواب آن برطرف شود که به این ترتیب در بهار رشد رویشی و گلدهی نامنظم شده و به تأخیر میافتد و این موجب کاهش محصول و خشک شدن سرشاخهها میشود. جوانههای گل گردو 1500-700 ساعت نیاز سرمایی دارند. ریشههای این درخت به غرقابی و شوری حساس بوده و در شرایط غرقابی دچار فلج گیاهی (Apoplexy) میشوند.
پایههای گردو
بذرهای به دست آمده از گرده افشانی آزاد گردوی ایرانی در تمامی دنیا به عنوان پایه به کار میروند ولی در آمریکا بذرهای J.hindsii ، پارادوکس و رویال به عنوان پایه مورد استفاده قرار میگیرند. در ضمن پایههای بذر گردوی سیاه J.nigra نیز به مقدار کم در برخی از کشورها به عنوان پایه به کار برده میشوند. براساس گزارشهای مختلف بسیاری از گونههای گردو مثل J.microcarpa ، J.nigra ، J.ailantifolia ، J.cinerea ، J.major ، J.hindsii و برخی از دورگههای آنها کم و بیش با گردوی ایرانی سازگار هستند. در برخی موارد علائم ناسازگاری مثل رشد بیش از حد پایه یا پیوندک، جدا شدن پایه و پیوندک در محل پیوند، کاهش قدرت رشد پیوندک و جوش نخوردن درصد بالایی از پیوندهای انجام شده مشاهده میشود. ارزیابی صحیح سازگاری پیوند به علت دخالت بیماری خط سیاه غیرممکن است.
مشخصات پایهها
گردوی ایرانی (J.regia)
از پایههای بسیار معمول است که به علت سازگاری کامل، مقاومت به بیماری پوسیدگی طوقه و تحمل بیماری خط سیاه در همه جا مورد استفاده قرار میگیرد ولی این پایه برای خاکهایی که سطح آب زیرزمینی بالاست، خاکهای شور، خاکهای آلوده به قارچ ریشه بلوط و خاکهای آلوده به نماتد پایه مناسبی نیست، در ضمن این پایه در خزانه به کندی رشد میکند. این پایه به خاکهای آهکی حساس بوده و علائم کلروز ناشی از آهن را نشان میدهد.
گردوی سیاه شرقی (J.nigra)
پایه رضایت بخشی برای ارقام J.nigra است، به علاوه این پایه در برخی کشورها برای J.regia نیز توصیه میشود. این پایه در مقایسه با پایه گردوی ایرانی نسبت به گال طوقه، قارچ فیتوفتزا و قارچ ریشه بلوط مقاوم بوده و موجب زودرسی محصول میشود. پایه و میان پایه گردوی سیاه موجب کاهش اندازه درخت میشود. عملکرد کم و حساسیت آن به خاکهای آهکی و بیماری خط سیاه باعث عدم توسعه کافی این پایه شده است. این پایه نسبت به سایر پایههای گردو دارای خاصیت پاکوتاهکنندگی میباشد.
گردوی سیاه کالیفرنیای شمالی (J.hindsii)
یکی از پایههای متداول است که به طور وسیع در کالیفرنیا برای گردوی ایرانی استفاده میشود و جوش خوردن محل پیوند در آن خوب است. این پایه به بیماری قارچ ریشه بلوط و نماتد مولد غده ریشه پوسیدگی ریشه، شوری خاک و آب آبیاری مقاوم بوده ولی این پایه به فیتوفترا، نماتد زخم ریشه و بیماری خط سیاه حساس بوده و به خاکهای حاصلخیز، عمیق و عاری از این عوامل بیماریزا نیاز دارد. کمبود فسفر، کمبود روی و یا غرقابی بودن خاک از رشد ارقامی که بر روی این پایه قرار دارند، جلوگیری میکند.
گردوی میکروکارپا (J.microcarpa)
این پایه نسبت به مقدار زیاد بر، کلر و اسیدیته خاک مقاوم بوده و عملکرد بهتری نسبت به پایههای گردوی ایرانی و گردوی سیاه نشان میدهد.
گردوی سیبولدیانا (J.sieboldiana)
براساس گزارشهای متعدد این پایه که منشأ آن روسیه است پایه بسیار مناسبی بوده و با خاکهای مختلف و شرایط آب و هوایی متفاوت سازگار میباشد. این پایه نسبت به سرما و قارچ فیتوفترا مقاوم است.
پارادوکس (Paradox)
این پایه هیبرید بین J.regia و J.hindsii بوده و برای خاکهای ضعیف در تپه ماهورها مناسب بوده ولی به علت حساسیت به عارضه خط (نوار) سیاه در سطح تجاری از این پایهها استفاده چندانی نمیشود. این پایه به فیتوفترا، نماتد و فلج گیاهی مقاومت داشته و در خاکهای ضعیف رشد بهتری نسبت به J.hindsii دارد. گردوی سیاه کالیفرنیای شمالی (J.hindsii) رایجترین پایه بذری در ایالت متحده است اما پارادوکس در بسیاری از شرایط محیطی سخت و برای ارقام پیوندی کم توان مناسبتر است. تاکنون در مورد ارزیابی استفاده از سایر دورگهها بسیار کم کار شده است. بذرهایی که برای تولید گردوی پارادوکس استفاده میشوند از درختان گردوی سیاه کالیفرنیای شمالی که به طور طبیعی با دانههای گرده گردوی ایرانی گرده افشانی شدهاند، جمع آوری میشوند، نتایج شبیه والد گردوی ایرانی شده و در نهالستان از نهالهای سیاه قابل تشخیصاند.
پایههای دیگر گردو
پایه
گردوی کالیفرنیا (J.californica) که قبلاً در کالیفرنیا به کار برده میشد به علت حساسیت به بیماری پوسیدگی طوقه، پوسیدگی ریشه و خاکهای مرطوب، امروزه استفاده نمیشود. پایه J.major از نظر مقاوت به اسیدیته زیاد خاک مناسب بوده ولی برتری آن به پایه گردوی سیاه هنوز در حال بررسی و تحقیق است. پایه J.mandshurica در مناطق سرد چین مورد استفاده قرار میگیرد ولی این پایه در روسیه رضایت بخش نبوده است. پایه رویال در کالیفرنیا نتایج امیدبخشی داشته است. لرگ (Pterocarya stenoptera) که یکی دیگر از گونههای تیره گردو است. از پایههای مهم گردو محسوب میشود. این پایه که بومی چین است نسبت به قارچ فیتوفترا، غرقابی بودن خاک و نماتد زخم ریشه مقاوم بوده ولی نسبت به پوسیدگی ریشه و بیماری خط سیاه حساس میباشد. این پایه به دلیل عدم سازگاری با ارقام مختلف گردو فقط باید در برنامههای اصلاحی پایهها مورد استفاده قرار گیرد.
گردوی سیاه در بین پایههای مختلف تنها پایهای است که اندازه درخت را به میزان 10 تا 20 درصد کاهش میدهد ولی این ویژگی باید تثبیت شود، در ضمن اگر پایه گردوی سیاه به عنوان میان پایه نیز به کار رود موجب پاکوتاهی درختان گردو میشود. درختان پاکوتاهی گردو عملکرد خوبی دارند ولی به کار بردن میان پایههای پاکوتاه کننده در سطح تجاری قابل توصیه نیست.
پایههای قابل توصیه
با توجه به معایب و محاسن گونههای مختلف پایه، J.regia تنها گونهای است که مخصوصاً به دلیل تحمل و مقاومت آن در مقابل ویروس پیچیدگی برگ گیلاس (Cherry Leaf Roll Virus) که عامل غیرمستقیم ناسازگاری پایه و پیوندک روی خط سیاه است و با توجه به انتشار و انتقال سریع این ویروس به وسیله گردههای گل، برای سالهای آینده بهترین پایه انتخابی برای اغلب مناطق گردوخیز محسوب میشود. J.regia پایهای است که با القای قدرت مطلوب به ارقامی که روی شاخههای میوه دهنده جانبی بار میدهند (مخصوصاً به واریته لارا که قدرت طبیعی آن ضعیف است) سبب تحریک و رشد و نمو درخت پس از باردهیهای اولیه و در نتیجه سبب تقویت درخت و حفظ تعادل بین رشد گیاهی و رشد جنسی آن میشود.
خاک
برای حاصلخیز کردن خاک یک باغ گردوی مدرن، شناخت و بررسی دو عامل ضروری است:
1- نیازمندیهای غذایی درخت 2- ویژگیهای خاک و زمین باغ گردو.
قبل از کاشت گردو ابتدا باید خاکرویی، خاک زیرین، تهویه، زهکشی، واکنش شیمیایی خاک (PH) و قابل استفاده بودن عناصر مختلف مورد آزمایش قرار گیرد. تجزیه خاک رویی و خاک زیرین اطلاعات مفیدی در مورد وضعیت خاک به دست میدهد. خاک رویی باید حاصلخیز بوده و زهکشی خوبی داشته باشد. با اینکه نقشههای تفضیلی خاک شناسی در شناخت دقیق میزان حاصلخیزی خاک در یک محل خاص و عوامل محدود کننده آن مدارک با ارزشی هستند، تجزیه شیمیایی خاک از عمق صفر تا 25 سانتیمتری سطح زمین و از 25 تا 50 سانتیمتری عمق زمین در شناخت دقیق خواص فیزیکی و شیمیایی خاک مفیدتر است.
گردو در مقایسه با سایر میوههای معتدله که معمولاً در خاکهای با اسیدیته کم رشد میکنند، به خاک خنثی نیاز دارد. میزان اسیدیته خاک در قابل جذب بودن مواد معدنی موثر است. اکثر عناصر معدنی در دامنه اسیدیته 6 تا 7 برای گیاه قابل جذب است. معمولاً در مناطق سرد واکنش شیمیایی خاک اسیدی است که با اضافه کردن آهک، میتوان آن را افزایش داد. غیر از خاک رویی، وضعیت خاک زیرین نیز برای گردو اهمیت دارد زیرا ریشههای آن تا عمق 3 متری خاک نفوذ میکنند. خاک زیرین باید عاری از سنگ، رس سفت و لایههای غیرقابل نفوذ که رشد ریشه را محدود میکنند باشد. درخت گردو خاک فقیر، خاک سطحی و خاک خشک را بهتر از شرایط آب و هوای نامساعد تحمل میکند، در ضمن خاک باید عاری از نماتدهای مولد زخم ریشه و بیماریهای قارچی باشد.
به طور کلی خاکهایی که ویژگی آنها در زیر شرح داده میشود نباید برای کاشت درخت گردو انتخاب شوند:
1- خاکهای کم عمق با سنگ و قلوه سنگ یا سنگ ریزه فراوان.
2- خاکهای ماسهای و رسوبی با شن ریزههای درشت یا بادی که به سرعت کوبیده میشوند.
3- خاکهای زهداری که زه آب آنها زهکشی نشده باشد و رطوبت آنها مانع تهویه و سبب خفگی ریشه شود.
4- خاکهایی که آهک زیاد دارند و سبب بروز کلروز در گیاه میشوند.
در جدول زیر مشکلات خاک و شیوههای اصلاح آن ذکر شده است:
مشکلات |
روش اصلاح با عملیات زراعی، کود و آبیاری |
در خاکهای کم عمق، سبک و سنگی |
آبیاری، خاکورزی، کشت سبز موقت، تشخیص کمبودهای عناصر غذایی از راه تجزیه برگ و برطرف کردن آنها |
در خاکهای سنگین و کوبیده |
کشت سبز دائم، آبیاری کافی، خاکورزی مکانیکی (با چرخشهای مضاعف و پهن)، کود حیوانی سرک، مالچپاشی با کاه یا با پلاستیک |
در خاکهای زهدار |
زهکشی، خاکورزی، کشت سبز موقت |
در خاکهای فقیر و دچار کمبود عناصر غذایی |
کود عمقی، دقت در تغذیه، تعیین کمبودها از راه تجزیه برگ و رفع آنها |
در خاکهای اسیدی 6>PH |
آهکدهی قبل از کاشت به خاک و ترمیم سالانه آن با مواد آهکی |
نیازهای اکولوژیکی گردو
آب و هوا
گردوی ایرانی محصول مناطق معتدله گرم بوده و برای رشد به یک فصل رشد طولانی و نسبتاً گرم نیاز دارد و در طول تابستان و زمستان به گرما و سرمای بیش از حد حساس میباشد. در طی خواب زمستانی، گردو میتواند سرمای (11-) درجه سانتیگراد را بدون خسارت جدی تحمل کند ولی پس از شروع رشد، سرمای 2- تا 3- درجه سانتیگراد موجب از بین رفتن برگها، شاخهها و گلها شده و در نتیجه محصول کاهش مییابد. اغلب سرماهای دیررس بهاره به شاخههای تازه تشکیل شده و گلهای آن و سرمای زودرس پاییزه به شاخههای آن خسارت وارد میکنند. مقاوت ارقام مختلف گردو نسبت به سرما متفاوت است.
رقم ائورکا (Eureka) نسبت به سرما خیلی حساس است. گردوی سیاه شرقی نسبت به گردوی ایرانی به سرما مقاومتر میباشد. برای پر شدن مغز گردو و افزایش چربی آن، دمای 33-27 درجه سانتیگراد در طول چند هفته قبل از برداشت ضروری میباشد، اما اگر گردو در تابستان در معرض دمای 40-35 درجه سانتیگراد (به طور متوسط 38 درجه سانتیگراد) و رطوبت کم قرار بگیرد، پوست سبز آن دچار آفتاب سوختگی شده و مغز آن سیاه و چروکیده میشود و گاهی مواقع میوهها پوک میشوند. در رطوبت نسبی کم و دمای بالاتر از 40 درجه سانتیگراد به گردو خسارت جدی وارد میشود.
دمای پایین تابستان نیز مناسب نیست زیرا موجب میشود میوهها به اندازه کافی پر نشوند. هوای خنک در طی فصل رشد، برداشت محصول را به تأخیر انداخته و در نتیجه باغداران متضرر میشوند. بنابراین هوای خنک و فصل رشد کوتاه از عوامل محدود کننده پرورش گردو هستند. گردو نیز مانند سایر میوههای مناطق معتدله، در زمستان به مقدار سرمای معینی نیاز دارد تا خواب آن برطرف شود که به این ترتیب در بهار رشد رویشی و گلدهی نامنظم شده و به تأخیر میافتد و این موجب کاهش محصول و خشک شدن سرشاخهها میشود. جوانههای گل گردو 1500-700 ساعت نیاز سرمایی دارند. ریشههای این درخت به غرقابی و شوری حساس بوده و در شرایط غرقابی دچار فلج گیاهی (Apoplexy) میشوند.
بارندگی
در صورتی که میزان بارندگی سالیانه حدود 800 میلیمتر باشد میتوان درخت گردو را با موفقیت کاشت ولی در مناطق خشکتر، آبیاری تکمیلی نیز ضروری است. بارندگی و رطوبت در اواخر فصل بهار و در تابستان موجب افزایش شیوع بیماری بلایت گردو میشود ولی ارقامی که برگهای آنها دیرتر ظاهر میشود، معمولاً از آلودگی مصون میمانند. در شرایط آب و هوای بسیار خشک احتمال دارد که درختان رشد مطلوبی داشنه باشند ولی میوهها به خوبی پر نمیشوند. درختان گردو نسبت به شرایط نامطلوب سازگار هستند. مشاهده شده است که در شرایط نامساعد محیطی، پرورش درختان گردو به صورت درختچه از نظر سازگاری مناسب بوده است.
خاک
برای حاصلخیز کردن خاک یک باغ گردوی مدرن، شناخت و بررسی دو عامل ضروری است:
1- نیازمندیهای غذایی درخت 2- ویژگیهای خاک و زمین باغ گردو.
قبل از کاشت گردو ابتدا باید خاکرویی، خاک زیرین، تهویه، زهکشی، واکنش شیمیایی خاک (PH) و قابل استفاده بودن عناصر مختلف مورد آزمایش قرار گیرد. تجزیه خاک رویی و خاک زیرین اطلاعات مفیدی در مورد وضعیت خاک به دست میدهد. خاک رویی باید حاصلخیز بوده و زهکشی خوبی داشته باشد. با اینکه نقشههای تفضیلی خاک شناسی در شناخت دقیق میزان حاصلخیزی خاک در یک محل خاص و عوامل محدود کننده آن مدارک با ارزشی هستند، تجزیه شیمیایی خاک از عمق صفر تا 25 سانتیمتری سطح زمین و از 25 تا 50 سانتیمتری عمق زمین در شناخت دقیق خواص فیزیکی و شیمیایی خاک مفیدتر است.
گردو در مقایسه با سایر میوههای معتدله که معمولاً در خاکهای با اسیدیته کم رشد میکنند، به خاک خنثی نیاز دارد. میزان اسیدیته خاک در قابل جذب بودن مواد معدنی موثر است. اکثر عناصر معدنی در دامنه اسیدیته 6 تا 7 برای گیاه قابل جذب است. معمولاً در مناطق سرد واکنش شیمیایی خاک اسیدی است که با اضافه کردن آهک، میتوان آن را افزایش داد. غیر از خاک رویی، وضعیت خاک زیرین نیز برای گردو اهمیت دارد زیرا ریشههای آن تا عمق 3 متری خاک نفوذ میکنند. خاک زیرین باید عاری از سنگ، رس سفت و لایههای غیرقابل نفوذ که رشد ریشه را محدود میکنند باشد. درخت گردو خاک فقیر، خاک سطحی و خاک خشک را بهتر از شرایط آب و هوای نامساعد تحمل میکند، در ضمن خاک باید عاری از نماتدهای مولد زخم ریشه و بیماریهای قارچی باشد.
به طور کلی خاکهایی که ویژگی آنها در زیر شرح داده میشود نباید برای کاشت درخت گردو انتخاب شوند:
1- خاکهای کم عمق با سنگ و قلوه سنگ یا سنگ ریزه فراوان.
2- خاکهای ماسهای و رسوبی با شن ریزههای درشت یا بادی که به سرعت کوبیده میشوند.
3- خاکهای زهداری که زه آب آنها زهکشی نشده باشد و رطوبت آنها مانع تهویه و سبب خفگی ریشه شود.
4- خاکهایی که آهک زیاد دارند و سبب بروز کلروز در گیاه میشوند.
در جدول زیر مشکلات خاک و شیوههای اصلاح آن ذکر شده است:
مشکلات |
روش اصلاح با عملیات زراعی، کود و آبیاری |
در خاکهای کم عمق، سبک و سنگی |
آبیاری، خاکورزی، کشت سبز موقت، تشخیص کمبودهای عناصر غذایی از راه تجزیه برگ و برطرف کردن آنها |
در خاکهای سنگین و کوبیده |
کشت سبز دائم، آبیاری کافی، خاکورزی مکانیکی (با چرخشهای مضاعف و پهن)، کود حیوانی سرک، مالچپاشی با کاه یا با پلاستیک |
در خاکهای زهدار |
زهکشی، خاکورزی، کشت سبز موقت |
در خاکهای فقیر و دچار کمبود عناصر غذایی |
کود عمقی، دقت در تغذیه، تعیین کمبودها از راه تجزیه برگ و رفع آنها |
در خاکهای اسیدی 6>PH |
آهکدهی قبل از کاشت به خاک و ترمیم سالانه آن با مواد آهکی |
ارقام گردو
یک رقم تجارتی برای داشتن حداقل مقبولیت گردو باید خشک میوهای با پوسته استخوانی صاف و مغزی به رنگ روشن تولید کند که بیش از 48 درصد وزن خشک میوه را تشکیل دهد و مزه قابل قبولی داشته باشد. اندازه خشک میوه و مغز آن بر حسب سن و میزان محصول متفاوت است، ولی حداقل وزن قابل قبول برای مغز در ارقام جدید 6 گرم است. ارقامی که گلدهی آنها بعد از پایان بارندگیهای بهاری است، به منظور کاهش خطر بیماری سوختگی گردو و خسارتهای ناشی از کرم سیب (Cydia pomonella) و کرم نارنجی (Amyelois transitella) انتخاب میشوند، اما زمان برداشت این ارقام دیرتر است، که ممکن است نامطلوب باشد.
آخرین معیار برای ارقام جدید، داشتن 6 درصد باردهی جانبی و زودرسی همراه آن است، از ارقام خارجی گردو میتوان به فرانکت، اشلی، هارتلی، چیکو و پاین اشاره کرد. ارقام ایراننی گردو وجود نداشته و گردوهای موجود در ایران ژنوتیپ (تودههای محلی یا بومی) میباشند، چرا که با بذر ازدیاد میشوند، مانند ژنوتیپهای گردوی تویسرکان، گردوی نوشهری، قزوینی، الموتی (ارقام میوه باید به طریق غیر جنسی تکثیر شوند تا خصوصیات ویژه یک رقم را داشته باشند) در زیر مهمترین ارقام گردو ذکر شده است:
هارتلی (Hartley)
این رقم از پایههای بذری درهی ناپا بوده که توسط جان هارتلی در سال 1909 انتخاب شده است. گردوی هارتلی یکی از ارقام تجاری کالیفرنیاستگ. هارتلی رقم زودرسی نیست. مقدار محصول آن بین فرانکت و پدرو است. از ویژگیهای این رقم داشتن مغز روشن، عملکرد خوب، مقاومت به آفت کرم سیب و بیماری بلایت گردو میباشد. رقم هارتلی برای تولید بیشتر به خاکهای حاصلخیز و عمیق و دارای زهکش و همچنین به آبیاری نیاز دارد. درخت این واریته نیمه قوی تا قوی و تنه آن نیمه گسترده تا گسترده است و برگهای آن دو هفته دیرتر از رقم پاین میریزد و درختان بالغ آن محصول زیادی تولید میکنند. باز شدن جوانهها دو هفته قبل از رقم فرانکت است که به خوبی آن را تلقیح میکند. میوه آن به صورت نیمه زودرس و دارای کیفیت مطلوب است و بیشتر به مصرف تازهخوری میرسد، با این حال مغز خشک آن نیز بازار خوبی دارد. هارتلی میوههای بزرگی دارد که شکل آن مخروطی است با قاعده پهن و نوک تیز، انصال لبهها محکم است و پوست چوبی آن نازک بوده و رنگ روشنی دارد. این رقم با پوست سفید شده به فروش میرسد. مغز آن به آسانی از پوست جدا میشود. نسبت مغز به وزن میوه 50-40 درصد است. هارتلی نسبت به باکتریوز حساسیت نسبی دارد و نسبت به شانکر پوست که عامل آن باکتری Erwinia rubrifaciens است حساسیت بیشتری نشان میدهد.
پاین (Payne)
این دومین رقم عمده کالیفرنیا است و منشأ آن از پایههای بذری باغ جورج پاین در ایالت سانتاکلرا میباشد که به عنوان یک استاندارد در بیشتر مناطق تولیدی کالیفرنیا بوده است. این رقم به علت بارور بودن جوانههای جانبی عملکرد بالایی دارد و به دلیل همزمان بودن رسیدن دانههای گرده و پذیرا بودن مادگی، میتوان آن را به طور متراکم کاشت. درز میوه سفت و اندازه میوه متوسط تا کوچک است. قدرت رشد درختان پاین متوسط و شکل آنها گرد است. رقم پاین برای حفظ قدرت رشد به هرس شدید نیاز دارد. فاصله کاشت درختان این رقم 8 تا 10متر است. این رقم نسبت به کرم سیب و بلایت گردو حساس است.
فرانکت (Franquette)
فرانکت از ارقام عمده و قدیمی فرانسه است که به علت دیرباز شدن جوانههایش از خسارت سرمای بهاره مصون میماند. جوانههای جانبی فرانکت بارور نیستند. باردهی اقتصادی این رقم از سال دوازدهم آغاز میشود در حالی که باردهی اقتصادی ارقام دیگر از سال نهم شروع میشود. میوههای این رقم نسبت به ارقام دیگر یک هفته دیرتر میرسند. میوهها کوچک بوده و درز سفتی دارند و رنگ مغز آنها روشن است. این رقم درختانی بزرگ با رشد عمودی دارد و فاصله کاشت آنها 14 تا 16 متر است و با توجه به عوامل محدود کننده خاک و اقلیم برای اغلب مناطق گردوخیز به خصوص برای احداث نهالستانهای نیمه گسترده تا گسترده در سطح وسیع و تجاری، به منظور تهیه گردوی خشک و تازه و مغز گردوی مرغوب، بسیار مناسب و قابل توصیه است. در کالیفرنیا پایههای بذر فرانکت که در اثر گرده افشانی آزاد به دست آمدهاند، انتخاب شده و شارش فرانکت نامگذاری شدهاند.
این پایهها گرده دهنده مناسبی برای ارقام متوسط گل و دیرگل مثل هارتلی هستند. فرانکت نسبت به باکتریوز حساسیت چندانی ندارد و به سبب خاصیت دیرگلی گل نر و ماده اغلب از خطر یخبندانهای بهاره در امان میماند. گل نر آن زودتر از گل ماده آن باز میشود. شاخهبندی آن ضعیف ولی تعداد آن بیشتر از شاخهبندی پاریزین است. گاهی اوقات میوههای جانبی روی شاخههای یک ساله دیده میشوند.
سر (Serr)
این رقم در اثر تلافی پاین با (159568)PI به دست آمده است. رقمی است پرمحصول که با شرایط آب و هوایی گرم سازگار میباشد. درختان این رقم خیلی قوی بوده و در خاکهای حاصلخیز محصول کمی تولید میکنند و در خاکهای ضعیف نتیجه بهتری میدهند. در گلهای ماده آن تمایز به ریزش وجود دارد. در حدود 30 تا 50 درصد از جوانههای جانبی این رقم بارور هستند. میوههای این رقم درشت بوده و شبیه میوههای پاین میباشند. مغز 59 درصد میوه را تشکیل میدهد که رنگ آن روشن بوده و کیفیت خوبی دارد. سرمای بهاره، کرم سیب و بیماری بلایت خسارت زیادی به این رقم وارد میکند. ارقام متوسط گل مثل چیکو، تههاما و رقمهای دیگر، گرده دهندههای مناسبی برای رقم سر هستند.
اشلی (Ashley)
بسیاری از خصوصیات این رقم مشابه به پاین است. اشلی از ارقام پرمحصول بوده و 90درصد میوههای آن در جوانههای جانبی تولید میشود، بنابراین برای حفظ قدرت رشد به هرس سنگین نیاز دارد. دارای میوههای بزرگ و تخم مرغی شکل است. مغز 54 درصد میوه را تشکیل میدهد. طعم و کیفیت خوبی داشته و به رنگ قهوهای روشن میباشد. درختان این رقم کوچک و زودرس بوده و به صورت متراکم کاشته میشوند. این رقم به علت حساس بودن به بیماری بلایت برای مناطق با بارندگی زیاد مناسب نیست.
سانلند (Sunland)
رقم سانلند از تلاقی لومپوک (Lompoc) با (159568) PI در کالیفرنیا به وجود آمده است. 90 درصد از میوههای این رقم در جوانههای جانبی تولید میشود. میوههای آن خیلی درشت، طویل و بیضی شکل هستند. درصد پوست آن 58 درصد و رنگ مغز آن مطلوب است. اندازه درختان سانلند مشابه رقم پاین بوده و بسیار زودرس میباشند. رقم سانلند متوسط رس بوده ولی به بیماری بلایت و سرمای دیررس بهاره حساس است.
چیکو (Chico)
رقم چیکو در سال 1961 از نتایج تلاقی شارکی (Sharkey) با مارچتی (Marchetti) انتخاب شده است. جوانههای جانبی رقم چیکو صد در صد بارور هستند. میوههای این رقم کوچکتر بوده و مغز روشن آن 47 درصد از وزن میوه را تشکیل میدهد. کیفیت مغز نیز مطلوب است. برای حفظ اندازه میوه به هرس سنگین نیاز دارد. رقم چیکو گرده دهنده خیلی خوبی است و کاشت آن به صورت پرچین با فواصل 6 تا 8 متر مناسب است. برگهای چیکو دو روز بعد از رقم پاین ظاهر میشوند. چیکو رقمی زودگل است ولی دانههای گرده آن دیر آزاد میشود.
وینا (Vina)
رقم وینا در دیویس کالیفرنیا از تلاقی رقم فرانکت با پاین به دست آمده است. درختان این رقم کوچک بوده و 90 درصد از میوههای آن در جوانههای جانبی تشکیل میشود. این رقم برای حفظ قدرت رشد و اندازه میوه به هرس مناسبی نیاز دارد. اندازه میوهها متوسط و از نظر شکل مشابه رقم هارتلی بوده ولی عرض قسمت پایین میوه کمتر است. مغز آن روشن بوده و کیفیت خوبی دارد. درصد پوست آن 48 درصد میباشد. برگهای وینا 7 روز بعد از رقم پاین ظاهر میشود و از نظر آزاد شدن دانههای گرده و رسیدن محصول یک رقم متوسط رس محسوب میشود.
هاوارد (Howard)
هاوارد از ارقامی است که در جوانههای جانبی محصول میدهد. رقم پر محصولی بوده و به صورت پرچین کاشته میشود. با اینکه برگهایش دیر ظاهر میشود (15 روز بعد از پاین) ولی از نظر برداشت محصول، رقم متوسط رسی است. میوهها درشت، گرد، صاف و درز آن سفت است. مغز میوه به رنگ روشن بوده و درصد پوست آن 50 درصد میباشد. درخت آن کوچکتر از وینا و چاندلر (Chandler) بوده، به طور نیمه راست رشد میکند و مقاوم به بیماری بلایت گردو است.
پدرو (Pedro)
رقمی است زود بارده و نسبت به ارقامی که در جوانههای انتهایی بارده هستند 30 تا 50 درصد بیشتر محصول تولید میکند، در نتیجه این رقم در بسیاری از مناطق پرورش گردو گسترش یافته است. میوهها درشت بوده، پوست سنگین و درز سفتی دارد. مغز 48 درصد میوه را تشکیل میدهد. برگهای این رقم 19 روز بعد از رقم پاین ظاهر میشود. دانههای گرده آن در یک دوره طولانی آزاد میشوند و گرده دهنده مناسبی است. گرمای شدید تابستان در کیفیت پوست سبز و مغز میوه این رقم تأثیر منفی دارد. پرمحصول است اما زودگلی آن نقطه ضعفی است که برای کشت در مناطق سرماخیز ایجاد محدودیت میکند. میوه پدرو، جانبی و کیفیت آن متوسط است. شکل میوه گرد کشیده تا بیضی با نوک برجسته، اتصال پوست و لپه ضعیف، پوست آن نازک تا بسیار نازک (کاغذی مانند) است که در مناطق خنک با تابستانهای نیمه گرم خوب خشبی نمیشود. مغز آن به آسانی از پوست جدا میشود. رنگ مغز گردو کمی تیره، طعم و کیفیت آن از متوسط پایینتر و به باکتریوز حساس است.
چاندلر (Chandler)
این رقم از تلاقی پدرو (Uc 56-224) به دست آمده است و بسیاری از خصوصیات آن از لحاظ بارور بودن جوانههای جانبی، زمان ظهور برگ و برداشت محصول شبیه والد خود پدرو میباشد. میوههای بزرگ آن بیضی شکل بوده، پوست سبز، صاف و تیره رنگی دارد. مغز آن 49 درصد از وزن میوه را تشکیل میدهد. در بین ارقامی که با پوست به بازار عرضه میشوند میتوان این رقم را به همراه رقم هارتلی به بازار عرضه کرد. قدرت رشد درختان چاندلر متوسط بوده، به طور نیمه راست رشد میکنند و یک رقم بسیار امیدبخش محسوب میشود.
تههاما (Tehama)
رقم پرمحصولی بوده و جوانههای جانبی آن بارور (80-70 درصد) میباشند. برگهای آن 11 روز بعد از رقم پااین ظاهر میشود. میوههای آن درشت بوده ولی گاهی در پوست چوبی آن شکاف ایجاد میشود که موجب آسیب دیدن مغز و کاهش کیفیت میگردد. رنگ مغز مطلوب بوده و به عنوان رقمی گرده دهنده مورد استفاده قرار میگیرد. به علت اینکه درختان این رقم قوی و بزرگ است فاصله کاشت آن 13 متر در نظر گرفته میشود.
لارا (Lara)
لارا واریتهای جدید است که از کاشت هسته بذری با تلقیح آزاد از یک رقم گردوی کالیفرنیایی در آمریکا به دست آمده است. ظرفیت باردهی لارا بسیار بالا و حداقل تا 50 درصد بیش از رقم فرانکت است. میوههای آن جانبی و بسیار زودرس است و با تنه نیمه بلند و نیمه گستردهای که دارد حتی به شکل پرچین نیز میتوان آن را در باغ کاشت. باز شدن جوانهها در این واریته بعد از ارقام پدرو و هارتلی و 8 روز قبل از رقم فرانکت آغاز میشود، پس بهتر است برای احتیاط این واریته که گل نر آن نیز زودتر از گل ماده باز میشود، پس بهتر است برای احتیاط این واریته که گل نر آن نیز زودتر از گل ماده باز میشود نه فقط با فرانکت بلکه با روند دونتیناک توأم و همراه کاشته میشود. لارا نیمه قوی است و به پایههای قوی نیاز دارد. میوه آن گرد، به اندازه حدود 32 میلیمتر و دارای پوستی کاملاً متصل و خشبی است. میوه لارا به دلیل زودرسی، بیشتر تازه مصرف میشود. طعم مغز گردوی آن معمولاً بسیار مطبوع و رنگ آن روشن است که در جعبههای بسته بندی به تدریج کمی تیره میشود.
مغز آن به راحتی از پوست جدا میشود و نسبت مغز گل گردو به کل میوه 52 تا 55 درصد است. کیفیت مغز گردوی لارا بیشتر به کمیت و چگونگی نگهداری آن بستگی دارد، زیرا شرایط زراعی و اقلیمی بر حفظ تعادل و باردهی و قدرت درخت و در نتیجه در کیفیت گردو یا اندازه یا مغز آن اثر مستقیم دارد. لارا باید در مناطق سالم، عاری از یخبندان بهاره، در خاک بسیار مرغوب و دارای آبی فراوان کاشته شود. میوه لارا قبل از فرانکت میرسد، بنابراین میتوان به شکل نوبرانه آن را به بازار عرضه کرد. لازم به یادآوری است که لارا به خصوص روی شاخهها به باکتریوز حساس است و این موضوع نباید نادیده گرفته شود.
ماربو (Marbot)
برجستهترین ویژگی این واریته زودرسی آن است و به این دلیل برای تازه خوری نوبرانه به بازار عرضه میشود. ماربو مانند فرانکت زود به بار مینشیند و محصول فراوان میدهد، اما چون گلهای نر و ماده آن یک هفته قبل از رقم فرانکت باز میشوند، بیشتر در معرض خطر سرمای بهاره قرار دارد. این حساسیت به سرما از نقاط ضعف آن محسوب میشود. ماربو نسبت به باکتریوز و آنتراکنوز تحمل کمتری دارد، با این حال از فرانکت نسبت به این دو بیماری مقاومتر است. میوه ماربو گردتر و اندازه آن بزرگتر از فرانکت، اتصال پوست آن کمتر و نسبت مغز آن به وزن میوه 41 تا 47 درصد است ولی طعم مغز آن بهتر از فرانکت نیست.
پاریزین (Parisienne)
این واریته به دلیل کندی و تأخیر در باردهی اهمیت چندانی نیافته است. میوه آن مستطیل و با اندازه مطلوب است، اما اتصال لپهها ضعیف و در نتیجه خشک کردن دشوار است. نسبت مغز به وزن 43 تا 49 درصد و مغز آن اغلب رگهدار است. پاریزین واریتهای دیرگل، قوی و مقاوم به باکتریوز است که برای کشت نیمه گسترده مناسبتر از سایر ارقام شناخته شده است. شاخهبندی آن بسیار ضعیف و لخت ماندن قسمتهای پایینی درخت با توجه به قدرت آن دارای اهمیت است.